بررسی میزان ضایعات صاعقه
نویسنده : فاطمه یوسف زاده اسمردی
از سال 1990 تا 1999 تقریباً 2 میلیارد نفر دچار بلایای طبیعی شده اند . بلایای طبیعی جوامع فقیر را به مراتب بیشتر از دیگران تهدید می کنند . بیش از 90 درصد مرگ های ناشی از بلایا ی طبیعی در کشور های توسعه نیافته اتفاق می افتد . 41 نوع بلایای طبیعی در دنیا وجود دارد که غیرقابل پیش بینی و پیشگیری است و 29 نوع آن در ایران بوقوع می پیوندد . هر ساله هزار نفر در کشور دچار برق گرفتگی و تعدادی نیز دچار صاعقه می شوند، میزان مرگ و میر آنها در آمریکا حدود 20 % بوده و بنظر میرسد در ایران ، بدلایل عدیده ای این مقدار بیشتر باشد .برق گرفتگی یا جریان الکتریکی برحسب ولتاژ به دو نوع ولتاژ بالا ( اختلاف پتانسیل بیش از 1000 ولت ) و ولتاژ کم ( اختلاف پتانسیل کمتر از 1000 ولت ) تقسیم می شود که دارای اثرات متفاوتی در بدن هستند و شدت ضایعات ایجاد شده توسط جریان الکتریکی رابطه مستقیمی با شدت جریان ، ولتاژ و نوع جریان الکتریکی دارد ، بطوری که عبور جریان از نرونهای محیطی با شدت 3 میلی آمپر موجب احساس سوزش و با 12 - 10 میلی آمپر موجب احساس درد می شود . و در مورد عضلات ، عبور جریان با شدت 5 میلی آمپر موجب انقباض و با 1000 - 100 میلی آمپر موجب انقباض شدید عضلات تنفسی و ایست تنفسی و در قلب موجب فیبریلاسیون بطنی شده و با عبور جریان 10 آمپر از قلب امکان بروز هر نوع آریتمی از جمله آسیستول وجود دارد. مهمترین و شایعترین ضایعه حاصل از صدمات الکتریکی ضایعات نورولوژیک با میزان شیوع نسبی 46% می باشد ، میزان عوارض قلبی 20% ، اسکار پوست و محدودیت حرکتی و عضلانی-اسکلتی 4% ، sepsis 6 % ، عوارض چشمی تقریباً 5% و عوارض ریوی وکلیوی 5/2% گزارش شده است در اثر برخورد ذرات آب یک جبهه گرم به ذرات یخ یک جبهه سرد ، یک الکتریسته ساکن بوجود می آید که نسبت به زمین دارای بار الکتریکی منفی بوده و در صورتی که فاصله منبع جریان الکتریکی نسبتاً نزدیک به سطح زمین باشد صاعقه بروز می کند که دارای ولتاژی بین 10 میلیون تا 2 بیلیون ولت و از نوع DC است . در صاعقه شایعترین علت مرگ در این افراد ایست تنفسی است . بیش از 50% قربانیان صاعقه دچار پارگی پرده صماخ می شوند ، در صدمات صاعقه آریتمی های قلبی به صورت آسیستول بوده و سوختگی اغلب بصورت سطحی می باشد . علت مرگ در دقایق اول در صاعقه ایست تنفسی و در برق گرفتگی ایست قلبی می باشد . آشنایی با اقدامات لازم در هنگام وقوع صاعقه و یا برق گرفتگی و همچنین آموزش های ویژه در خصوص روشهای مقابله و کمکهای اولیه به مردم در این موارد موجب کاهش صدمات و عوارض ناشی از وقوع این حوادث در جامعه می گردد در این مقاله به روشهای مقابله ، کمک های اولیه و تدابیر درمانی در هنگام صاعقه و برق گرفتگی اشاره خواهد شد. از آنجایی که بیشتر افراد در طول زندگیشان در معرض یک حادثه استرس زا قرار گرفته اند وانجمن اختلالات استرسی آمریکا ( ADAA ) باعث ترقی تشخیص و درمان اولیه اختلالات ناشی از استرس شده و این انجمن فعالیت خود را برای بهبود سطح زندگی افرادی که از حوادث تکان دهنده (evenE Traumatic ) متاثر شده اند متمرکز نموده است، بنابراین لزوم تشکیل کمیته اختلالات استرسی در کشور توصیه می گردد .
سم قارچ تریکوتسین سلاح خطرناک نظامی
نوشته : امیرعباس قدرت کارشناس میکروبیولوژی
میزان بیماری فردی که با سم قارچی تریکوتسین تماس یافته است بستگی به وضعیت فرد، روش آلوده شدن و ... دارد. همچنین علائم و نشانه های بالینی به میزان دوز دریافتی نیز وابسته می باشد: در معرض قرار گرفتن با مقادیر بالای این سم (مسمومیت حاد) موضوع اصلی طب نظامی در مواجهه با سلاح های بیولوژیک می باشد و مقادیر کم این سم سبب مسمومیت های مزمن می گردد.
1-مسمومیت حاد
در معرض قرار گرفتن حاد از راه دهان، پوست و یا ذرات معلق سم قارچی تریکوتسین موجب ضایعه معدی و روده ای می شود. دلیل مسمومیت، سیستم عصبی مرکزی باعث بی اشتهایی، بی میلی و حالت تهوع شده و سرکوبی اندام تولید مثلی صورت می گیرد و در نهایت اثر شدیدی بر روی سیستم گردش خون گذاشته و منجر به ایجاد فشار خون و حمله عصبی می گردد.
بر اساس نوع معرض بودن اثرات خاصی نیز مشاهده می شود:
· از راه پوست: نکروز پوستی و التهاب
· از راه دهان: آسیب بخش بالایی معده روده ای
· از راه چشم: آسیب قرنیه
در آسیای جنوب شرقی در سالهای 1970 میلادی علائم در عرض چند دقیقه پس از انفجار سلاح ها (راکت های هوا به زمین، بمب و ...) و ایجاد باران های زرد خود را نشان داد. ذرات معلق این باران ها سبب آلوده سازی خاک، آب و غذا شده و در نتیجه باعث بروز بیماری های گوناگونی در انسانها گردید.در این شرایط اولین علائم و نشانه ها عبارت بود از تهوع و استفراغ شدید، سوزش سطحی پوست، بی حالی، ضعف، سرگیجه و کاهش تطابق بینایی. در ظرف چند دقیقه تا چند ساعت اسهال خونی شروع می شود. 3 تا 12 ساعت بعد علائمی نظیر تنگی نفس، سرفه، خونریزی لثه، خون دماغ، استفراغ خونی، درد قسمتی مرکزی قفسه سینه و درد شکمی بروز می یابد. مناطق پوستی آلوده شده، قرمز رنگ، دردناک و متورم و خارش دار هستند.
بی اشتهایی و کم آبی در اکثر بیماران دیده می شود. در نهایت ظرف چند دقیقه، چند ساعت تا چند روز همراه با حالتهایی نظیر لرزه، حمله های شدید، کما و مرگ رخ می دهد.
در افغانستان و آسیا بیشترین علائم و نشانه های دیده شده از سم تریکوتسین عبارتند از: استفراغ (%71)، اسهال(%53)، آسیب پوستی بصورت سوختگی و خارش(%44)، جوش و تاول پوستی (%33)، خونریزی(%52) و تنگی نفس(%48) می باشد[15].
1-1-مسومیت حاد از راه پوست
شواهد حاکی از آن است که وقتی پوست فردی در آزمایشگاه با مقادیر بسیار کمی از سم تریکوتسین آغشته می شود، ظرف 1 تا 2 هفته بعد از تماس سبب بروز سوزش های سطحی شدیدی می گردد.
از حیوانات آزمایشگاهی مانند موش و خوکچه هندی جهت بررسی سمیت تریکوتسین از راه پوست استفاده گردید و مشخص شد در موش طی مدت 6 ساعت پس از اولین تماس، نکروز پوستی ایجاد می گردد و ضایعه های پوستی در خوکچه هندی پس از 24 ساعت بروز می یابد. این مدارک حاکی از آن است که مسمومیت از راه پوست یکی از مهمترین راه های آلوده سازی و ایجاد بیماری خصوصا در باران زرد محسوب می شود.
2-1-مسومیت حاد از راه چشم
اکثر قربانیان باران های زرد درد، سوزش چشم همراه با ریزش اشک و محو شدن دید را گزارش نموده اند. آزمایشهای انجام گرفته بر روی موش ها نشان می دهد که وقتی به کیسه های ملتحمه این موجودات مقداری تریکوتسین تزریق می شود ظرف 1 تا 2 روز غشاء ملتحمه دچار ادم می شود، قرنیه مات شده و آسیب های جبران ناپذیری در آن ایجاد می شود. از این آزمایشات می توان این گونه نتیجه گیری نمود که تریکوتسین می تواند سبب بروز آسیب های حاد چشمی و اختلال در بینایی گردد.
3-1-مسومیت حاد از راه تنفس
قربانیان باران های زرد انواع گوناگونی از علائم و نشانه های تنفسی را گزارش نموده اند. بخشی از مهمترین آنها عبارتند از: اثر بر روی دماغ بصورت خارش، درد، آبریزش بینی و خون دماغ، اثر بر روی گلو بصورت جراحت دردناک، تغییر صدا و آفونی و اثر بر روی انشعابات لوله تنفسی بصورت عطسه، خلط خونین، تنگی نفس و درد عمیق قفسه سینه بوده است.
در حملات بیولوژیک در آسیا می توان اینگونه فرض نمود که ذرات معلق حاوی سم با قطر ذرات بزرگتر از 1 تا 4 میکرون قسمت های فوقانی دستگاه تنفسی را درگیر می سازد و حتی این احتمال نیز وجود دارد که ذرات بزرگتر از انشعابات لوله های تنفسی به خارج حرکت کرده و وارد بخش های معدی روده ای شده و آسیب های ثانویه ای را ایجاد نمایند. می توان اینگونه فرض نمود که در قربانیان سم های تریکوتسینی راه های چندگانه ای(پوستی، دستگاه تنفسی فوقانی و آسیب معدی روده ای ثانویه) در بروز بیماری ها در آنها نقش داشته است. علائمی نظیر اسهال و استفراغ، ملنا، دردهای شکمی و گاستروآنتریت حاد همراه با استفراغ خونی همگی نشان دهنده ورود سم از دستگاه تنفسی فوقانی به درون بخش معدی روده ای است. نمونه برداری از قربانیانی که پس از 24 تا 48 ساعت پس از آلودگی با سم تریکوتسین مرده اند نشان می دهد که گاستروآنتریت شدیدی همراه با خون ریزی در مری، معده و دوازدهه آنها دیده می شود بنابر این یکی از مهمترین علت های مرگ و میر را می توان تغییر و جابجایی سم تریکوتسین از دستگاه تنفسی فوقانی و انشعابات لوله های تنفسی به درون بخش معدی روده ای دانست.
2- مسمومیت مزمن
مسمومیت با مقادیر بسیار جزئی دوز تریکوتسین نمی تواند با مقادیری که در سلاح های بیولوژیک استفاده می شود، مقایسه شود. این نوع از مسمومیت معمولا در اثر در معرض قرار گرفتن مداوم با مقادیر جزئی تریکوتسین روی می دهد که نمونه بارز آن ATA می باشد.
آلوده کردن آب در جنگ ها تهیه و اقتباس : دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) اورمیه در جنگهای نوین از هر سلاحی برای نابود کردن دشمن استفاده میگردد ساده لوحی است که تفکر عدم آلوده نمودن آبها توسط دشمنان را در زمان جنگ مد نظر قرار ندهیم و از سلامتی آبهای آشامیدنی افراد غافل شویم شکی نیست شکل جنگها در دنیای به اصطلاح متمدن امروزی عوض شده و چیزی به نام مردانگی در آنها وجود ندارد و آنچه مد نظر دشمن است نابودی انسانها با کمترین هزینه و با ساده ترین روش بدون گذاشتن هر گونه جای پایی است در این راستا دانستن علل آلودگی آبها و روشهای مقابله با آن بسیار مهم مینماید مقاله زیر از سایت بسیار خوب حفاظت و بهره برداری رودخانه ها و سواحل ایران استفاد شده است امید است مورد توجه دوستداران سایت نظامی قرار گیرد. |
http://www.rs272.com/ |
بررسی آلودگی آب از نظر عمومی بسیار حائز اهمیت است و لازم است چگونگی آلودگی آب از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار گیرد.
|
|
|
اولین انفجاراتمی جهان
نوشته : مسعود صدیقیان
در 16 جولای سال 1945 در پایگاه آلموگردو واقع در صحرای لس آلاموس ایالت نیو مکزیکو ژنرالها و افسران پروژه منهاتان برای انجام آزمایش اولین بمب اتمی گرد هم آمدند. بمبی که به گفته یکی از افسران مسئول آزمایش اگر از 100 درصد قابلیت آن استفاده شود میتواند کره زمین را به دو نیمه تقسیم کرده و آن را نابود کند.
آزمایش پس از پنج سال تلاش شبانه روزی در حضور یکصد نفر انجام شد و بمب، سکوی فولادی پرتاب را آب کرد، شنهای صحرای لس آلاموس را به شکل شیشه درآورد و کوهی از تل و خاکستر شبیه قارچ را به آسمان فرستاد. قدرت انفجار این بمب 67 میلیون بار بیشتر از دینامیت و معادل بیست هزار تن ماده منفجره تی ان تی بود. در میان کسانی که شاهد انفجار بودند چهره رابرت اوپنهایمر فیزیکدان یهودی، طراح و کاشف بمب اتم از همه شادتر به نظر میرسید. گفته میشود که با کشف بمب اتم توسط او نازیها دست از جنگ کشیده و شکست را قبول کردند. اوپنهایمر چند هفته بعد از انفجار اتمی به ژاپن سفر کرد و وقتی نتایج انفجار را دید آن را بسیار اسفبار توصیف کرد. او سالها بعد از لحظه انفجار با جمله معروف خود «حالا من مرگ میشوم، نابود کننده جهان» یاد کرد. او بعدها رئیس دانشگاه پرینستون شد و در 18 فوریه 1967 به علت سرطان درگذشت.
جنگ جهانی دوم در 19 جولای 1945 در جبهه اروپا با شکست آلمان نازی به پایان رسید، اما جنگ در آن سوی اقیانوس آرام، در ژاپن همچنان ادامه داشت. پایگاه پرل هاربر در هاوایی در 5 سال گذشته همواره مورد هجوم ژاپنیها بود و جنگ تن به تن سربازان دو طرف در جزایر کوچکتر ژاپن همچنان ادامه داشت. سرزمین اصلی ژاپن دست نخورده باقیمانده بود و پرتاب بمبهای آتشزا بر روی شهرهای کوچکتر سبب تسلیم ژاپن نمیشد. بیش از یک میلیون نفر از ارتش متفقین در میدان نبرد کشته شده بودند و آمریکا برای خاتمه جنگ چارهای بجز انجام یک حمله سراسری نداشت.
سوزوکی نخست وزیر و توگو وزیر امور خارجه ژاپن آماده مصالحه و شروع گفتگوهای صلح با آمریکا بودند، اما ژنرال کوروچیکو انامی وزیر دفاع سرسختانه با خاتمه جنگ مخالفت میکرد و تصمیم داشت با کمک نیروهای مردمی که هیروهیتو امپراتور ژاپن را در حد خدای خود ستایش میکردند در یک جنگ نهایی آمریکائیان را شکست دهد.
در هیروشیما مانند شهرهای دیگر ژاپن مردم خود را برای آخرین جنگ آماده میکردند و مقامات ارتش ژاپن امیدوار بودند تا از نیروی عشق و علاقه مردم به امپراتور و کشته شدن در راه او استفاده کنند. هیروشیما به یک شهر نظامی تبدیل شده بود. سربازان یاد میگرفتند چگونه با بستن بمب خود را زیر تانکهای آمریکایی منفجر کنند. حتی دختران دانش آموز هم با نیزههایی که از چوب نیزارهای شهر ساخته شده بود فنون نظامی را فرا میگرفتند تا در مقابل حمله دشمن مقاومت کنند.
بمب اتم در آمریکا آزمایش شده بود و تنها کسی که میتوانست اجازه پرتاب آن را بدهد هری ترومن رئیس جمهور آمریکا بود. او روز 16 جولای 1945 برای شرکت در کنفرانس پوتسدام وارد برلین شد و در زمانی که در استراحتگاه خود منتظر شروع این کنفرانس بود خبر آزمایش موفقیت آمیز بمب اتم در صحرای نیومکزیکو را به او دادند و او با خوشحالی و غرور متن تلگراف را برای دیگر اعضای کنفرانس خواند. پس از تصمیم گیری، نیروهای متفقین در اعلامیه پوتسدام در 26 جولای یکبار دیگر به ژاپن هشدار دادند اگر دست از جنگ برندارد و بدون قید و شرط تسلیم نشود با ویرانی کشور روبرو خواهد شد. در این اعلامیه در مورد حمله با بمب اتمی اخطاری به ژاپن داده نشده بود، زیرا تمام اعضای شرکت کننده در کنفرانس با به کارگیری بمب و یا هجوم سراسری به ژاپن به توافق رسیده بودند.
کمی بعد ترومن تصمیم گرفت اخطار تسلیم بدون قید و شرط را که شامل تسلیم امپراتور ژاپن هم میشد به تسلیم بدون قید و شرط ارتش ژاپن تغییر دهد تا شاید پیشنهاد بقای سلطنت امپراتور کابینه جنگی ژاپن را وادار به خاتمه جنگ کند. این پیشنهاد از طریق رادیو به مردم ژاپن فرستاده شد. سوزوکی نخست وزیر ژاپن تغییر موضع آمریکا را نشانه ضعف نیروهای ارتش آمریکا در مقابل نیروهای ژاپنی قلمداد کرد و جوابی برای آنها نفرستاد و از قبول بیانیه پوتسدام با گفتن کلمه موکوساتسو Mokusatsu که در زبان ژاپنی «حقیر کردن طرف مقابل با سکوت» تعبیر میشود سر باز زد. عدم دریافت پاسخ از دولت ژاپن سبب شد تا پرتاب بمب اتم به ژاپن غیر قابل اجتناب شود.
بمب اتم دو ساعت پس از آزمایش در صحرای نیومکزیکو توسط کشتی جنگی ایندیانا پولیس برای یک سفر 10 روزه در اقیانوس آرام از سانفرانسیسکو به سمت جزیره تینیان در فاصله یک پرواز 6 ساعته از ژاپن به حرکت در آمد. فرودگاه جزیره تینیان با 4 باند فرود و 500 هواپیمای بمب افکن بی 29 از نوع سوپر فورتس بزرگترین پایگاه هوایی جهان، محل استقرار گروه چند ماموریتی 509 و مسئول پرتاب بمب اتمی در هیروشیما بود. فرمانده گروه 509 را سرهنگ 29 ساله پال تیبتز بر عهده داشت. گروه پروازی رها کردن بمب در هیروشیما علاوه بر پال تیبتز از تام فرابی کمک خلبان و تئودور داچ ونکرک ناوبر و مسئول پرتاب بمب تشکیل میشد. از میان شهرهایی که از بمبهای آمریکایی جان سالم بدر برده بودند هیروشیما انتخاب شد. هیروشیما با وجود مرکز ارتش دوم ژاپن با 43000 نظامی مستقر در آن نقش اساسی در جنگ با آمریکائیان داشت. بیشتر شهرهای ژاپن به نحوی مورد اصابت بمبهای آتشزای آمریکایی قرار گرفته بودند و هیروشیما هر لحظه در انتظار حمله هوایی بود، اما هیچ کس دلیل تاخیر حمله به هیروشیما را نمیدانست. آمریکا تصمیم گرفته بود شهر بزرگ 255 هزار نفری هیروشیما را به همراه ساکنانش با بمب اتم نابود کند.
در بعد از ظهر روز 4 آگوست 1945 پال تیبتز خدمه پروازی خود را فرا خواند و به آنان اطلاع داد که ماموریت جنگی به روز بعد پس از صاف شدن آسمان هیروشیما موکول شده است. سپس به آنان گفت در نتیجه انفجار حرارت ناشی از انفجار به چندین میلیون درجه سانتیگراد خواهد رسید و هر چه در محدوده 3 مایلی قرار داشته باشد به خاک و خاکستر تبدیل شده، نوری روشن تر از خورشید ایجاد کرده و تلی از خاکستر انسان و ساختمان را به ارتفاع 30 تا 60 هزار پایی خواهد فرستاد.
صبح روز بعد سربازان آمریکایی بمب را به هواپیمای بمب افکن بی 29 حمل کردند. این بمب قرار بود با انفجار باروت دو محفظه اورانیوم را به همدیگر وصل کرده تا واکنش اتمی ایجاد کند. پال تیبتز خلبان فرمانده هواپیمای حامل بمب تصمیم گرفت بر اساس یک سنت قدیمی که در میان خلبانان رواج دارد نام مادرش انولا گی Enola Gay را بر روی بدنه هواپیما حک کند.
در حمله هوایی مجموعاً 3 هواپیما شرکت داشتند. قبل از پرواز به تمام شرکت کنندگان در حمله قرصهای خودکشی داده شد. هواپیمای پال تیبتز بر روی باند پرواز فرودگاه پایگاه هوایی جزیره تینیان به غرش درآمد. بمب به تنهایی بیش از 4 تن وزن داشت. تمام سرنشینان هواپیما با نگرانی در انتظار بلند شدن هواپیما بودند. بمب افکن بی 29 در آخر باند از زمین بلند شد. 15 دقیقه پس از ترک پایگاه هوایی مهندس پرواز قطعات حساس بمب را مونتاژ کرد. دو ساعت پس از پرواز یکی از 3 هواپیماهای همراه شروع به فیلمبرداری کرد. 3 ساعت بعد در ارتفاع 9000 پایی خورشید طلوع کرد و روز رسید. آخرین مرحله آماده سازی بمب تعویض کلید اتصال ماشه رها کننده از سبز به قرمز بود. هواپیما اکنون در ارتفاع 30 هزار پایی پرواز میکرد. هواپیمای مسئول گزارش وضعیت هوا به سمت هیروشیما اوج گرفت. با دیده شدن هواپیمای هواشناسی آژیر خطر حمله هوایی در شهر به صدا در آمد و مردم با شتاب به سمت پناهگاههای زیر زمینی هجوم بردند. هواپیمای حامل بمب در دوردست دیده میشد. هواپیمای هواشناسی آسمان هیروشیما را ترک کرد و مردم با شنیدن آژیر خاتمه حمله هوایی از پناهگاهها خارج شدند.
برای بیشتر ساکنان هیروشیما روز 6 آگوست 1945 یک روز عادی و بدون ماجرا به نظر میرسید. آنها مانند روزهای دیگر در انتظار شنیدن مجدد آژیر خطر حمله هوایی به کارهای عادی خود مشغول بودند. ساعت 8 صبح بود و در آسمان هیچ ابری دیده نمیشد. هواپیمای حامل بمب بدون هیچ مقاومتی وارد آسمان هیروشیما شد. مردم میدانستند این هواپیما متعلق به آمریکا است چون هیچ هواپیمای ژاپنی نمیتوانست در آن ارتفاع پرواز کند. خدمه پرواز 15 دقیقه بعد از ساعت 8 دریچه پرتاب را باز کردند. بمب محتوی 9700 پوند اورانیوم 235 موسوم به پسر کوچک Little Boy در ارتفاع 548 متری از هواپیما جدا شد و بلافاصله هواپیما با چرخش 180 درجه آسمان هیروشیما را ترک کرد. 43 ثانیه پس از جدا شدن بمب صدای انفجاری عظیم به گوش رسید و اولین بمب اتمی به جای مقصد اصلی پل آیوئی با اختلاف 250 متر به بیمارستان دکتر شیما اصابت کرد. قدرت انفجار به قدری بود که از فاصله 9 کیلومتری ده برابر نورانیتر از خورشید دیده میشد. انفجار بمب در چند مرحله انجام شد. ابتدا نوری خیره کننده با عرض 300 متر بر چشمان مردم نشست و در آنی پوست آنها را سوزاند. حرارت اولیه انفجار بمب 4 هزار درجه سانتیگراد بود و در یک آن تمام کسانی را که در محدوده آتش قرار داشتند به بخار و ذغال تبدیل کرد. همزمان اشعه مادون قرمز و اشعه گاما در فضا پخش شد و در مرحله آخر زمین لرزید و ابری به شکل قارچ مملو از خاک و خاکستر به آسمان رفت و در اندک زمانی بارانی سیاه رنگ آغشته به رادیو اکتیو باریدن گرفت.
قدرت تخریب این بمب معادل 20 هزار تن تی ان تی بود و فعل و انفعالات اتمی در مرکز این بمب باعث ایجاد گرمائی در حدود 4 هزار درجه سانتیگراد یعنی دو برابر نقطه ذوب آهن در عمق 600 متری زمین گردید. این گرمای سوزان هر چه را که در شعاع یک و نیم کیلومتری مرکز اصابت بمب قرار داشت کاملاً ذوب کرد و بقیه افراد باقیمانده در روزها و هفته های بعد جان خود را از دست دادند.
سه روز بعد از واقعه هیروشیما در 9 آگوست 1945 همان هواپیما این بار حامل بمب پلوتونیوم قویتری به نام مرد چاق Fat Man باند فرودگاه را به مقصد شهر کوکورا ترک کرد ولی به دلیل شلیکهای مداوم از طرف نیروهای ژاپنی و همچنین به خاطر ابر غلیظی که شهر را فرا گرفته بود از شهر کوکورا گذشت و عازم شهر صنعتی ناکازاکی با 270 هزار نفر جمعیت شد. بمب دوم نتوانست دقیقاً به مرکز شهر اصابت کند. بمب در حومه ناکازاکی فرود آمد و تعداد تلفات انسانی این بمب قوی از بمبی که در هیروشیما فرود آمد کمتر شد.
دو بمباران اتمی و اعلام جنگ شوروی علیه ژاپن در کنوانسیون یالتا در 8 آگوست 1945 سبب شد ژاپن در 14 آگوست 1945 خود را تسلیم نیروهای متفقین کند. یک روز بعد ژنرال کوروچیکو انامی وزیر دفاع و مخالف سرسخت تسلیم ژاپن با کارد تیزی به روش سامورائی سپوکو Seppoku خود را کشت.
از دفتر خاطرات هنری استیمسون، وزیر دفاع وقت امریکا، 6 جون 1945
بمب کثیف وبیماریهای آن
http://www.rs272.com/
بمب کثیف یا بمب پخش کننده مواد رادیواکتیو از نظر تئوری بسیار ساده است: یک ماده منفجره معمولی مانند TNT که همراه با مواد رادیواکتیو در یک محفظه قرار گرفته اند. این بمب نسبت به یک بمب هسته ای بسیار ساده تر، ارزان تر و البته کم اثرتر است، والبته هنوز از قابلیت تخریب انفجاری و آسیب های تشعشعی برخوردار است.
مواد منفجره از طریق گاز بسیار داغی که به سرعت منبسط میشود، موجب آسیب های تخریبی فراوانی میشوند. ایده اصلی بمب کثیف هم این است که به جای آنکه از این قدرت انبساطی گاز در جهت تخریب استفاده شود، به عنوان پخش کننده مواد خطرناک رادیواکتیو در سطحی وسیع استفاده شود. هنگامی که انفجار پایان یافت، مواد رادیواکتیو به صورت ابری از غبار در فضا پخش میشود که همراه با وزش باد، در سطحی وسیع تر از محل انفجار پراکنده میشود. اثر تخریبی طولانی مدت بمب، تشعشع یونیزه کننده مواد رادیواکتیو است. اتمها را یونیزه کند و مجموعه ای از یونهای مثبت و منفی را درون سلولها ایجاد کند. این پدیده در بدن انسان بسیار خطرناک است، زیرا جریان الکتریکی ناشی از حرکت یونها میتواند واکنش شیمیایی غیر طبیعی را در سلولها آغاز کند. علاوه بر اینها، این یونها ممکن است مولکولهای DNA را که حاوی کدهای ژنتیکی انسان هستند، مورد حمله قرار داده و آن را بشکنند. سلولی که رشته DNA آن شکسته شد، یا میمیرد و یا مولکول DNA خودش را به شکل دیگری ترمیم میکند که با شکل پیشین خود متفاوت است و به آن جهش ژنتیکی میگویند. اگر بسیاری از سلولها بمیرند، بدن دچار بیماری های مختلف میشود. ولی اگر DNA جهش کند، سلول ممکن است سرطانی شود و سرطان در بدن پخش شود. تابش رادیواکتیو هم چنین میتواند در کارکرد سلول اختلال ایجاد کند که منجر به بروز علایمی میشود که از آن به بیماری تشعشع یاد میشود. بیماری تشعشع میتواند مرگ آور باشد، ولی مبتلایان به آن میتوانند با درمان های پیشرفته از آن نجات پیدا کنند، بخصوص اگر پیوند مغز استخوان روی آنها صورت پذیرد.
تابش یونیز کننده از ایزوتوپ های رادیواکتیو ( رادیو ایزوتوپها ) ساطع میشوند. ایزوتوپ های رادیواکتیو، اتمهایی با هسته ناپایدار هستند که با گذشت زمان دچار واپاشی میشوند؛ به عبارت دیگر، آرایش پروتونها و نوترونها در هسته اتم و الکترونها در اطراف اتم به شکلی تغییر میکند که موجب میشود خصوصیات اتم تغییر کند. این واپاشی رادیواکتیو، انرژی فراوانی را در قالب تشعشع های یونیزه کننده آزاد میکند.
ما همیشه مقادیر اندکی از این تشعشع های یونیزه کننده را دریافت میکنیم که منشأ آنها طبیعی است: پرتوهای کیهانی که از فضا میآیند، ایزوتوپ های رادیواکتیو طبیعی، دستگاههای تابش X و مواردی از این دست. البته این تشعشع های طبیعی هم میتوانند عامل بروز سرطان شوند، ولی احتمال ابتلا بسیار اندک است. چون ما در برابر مقادیر بسیار اندک آنها قرار داریم.
انفجار یک بمب کثیف، سطح این تشعشع را فراتر از مقدار معمول خود میبرد و متناسب با آن، احتمال ابتلا به سرطان و بیماری تشعشع را افزایش میدهد. یک بمب کثیف بلافاصله تعداد زیادی از انسانها را نمی کشد، بلکه موجب میشود تعداد زیادی از انسانها در چند نسل به دلیل ابتلا به بیماری های لاعلاج جان بدهند.
انواع بمب های کثیف
طرح های مختلفی برای ساختن یک بمب کثیف وجود دارد. انواع مختلف مواد انفجاری در مقادیر متنوع، بمب هایی در ابعاد مختلف و با قابلیت های انفجاری متنوع پدید میآورند و انواع و مقادیر مختلف مواد رادیواکتیو، میتواند موجب آلودگی مناطق مختلف تا اندازه های مختلف شود. برخی از این طرحها عبارتند از:
• یک بمب کوچک که شامل یک تکه دینامیت و مقدار بسیار کمی ماده رادیواکتیو است.
• یک بمب متوسط، همانند یک خودروی کوچک که پر از مواد منفجره و مقدار بیشتری ماده رادیواکتیو است.
• یک بمب بزرگ، همانند یک کامیون پر از مواد منفجره و مقادیر زیاد مواد رادیواکتیو.
• به دست آوردن مواد منفجره معمولاً کار سختی نیست، ولی دست یابی به مواد رادیواکتیو کار بسیار سختی است، زیرا فقط در مرکزهای حفاظت شده و اماکن تحقیقاتی وجود دراند. با این حال برخی منابع در سراسر جهان وجود دارند که از حفاظت خوبی بهره مند نیستند و ممکن است در آینده خطر ساز شوند.
1- در بیمارستانها مقادیر بسیار اندکی از مواد رادیواکتیو وجود دارد که در پزشکی هسته ای کاربرد دارد، همانند سنریوم 137
2- در دانشگاهها، مقادیر اندکی از مواد رادیواکتیو وجود دارد که در تحقیقات علمی مورد استفاده قرار میگیرند.
3- مراکز پرتوتابی غذایی، از تابش های رادیواکتیو کبالت 60 استفاده میکنند تا باکتری های مضر روی غذا را نابود کنند.
4- معادن طبیعی اورانیوم در سراسر جهان وجود دارند و برخی از آنها که در آفریقا واقع شده اند، از حفاظت چندانی برخورد نیستند. اورانیوم طبیعی رادیواکتیو است، ولی غلظت آن در حدی نیست که مستقیماً در تهیه بمب های هسته ای مورد استفاده قرار گیرد.
5- مقادیر نسبتاً زیادی از باتری های هسته ای مصرف شده در سطح کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق پخش شده است این مولد های قابل حمل گرما الکتریکی از مقادیر قابل توجهی استرونسیوم 90 برخوردار هستند که ایزوتوپ رادیواکتیو بسیار قدرتمندی است.
6- سوخت های هسته ای مصرف شده در راکتورهای روسی قدیمی که معمولاً در زیر دریایی های قدیمی و از کار افتاده هسته ای یافت میشود.
7- برخی مواد با رادیواکتیویته بسیار پایین هم در برخی وسایل زندگی روزمره یافت میشوند که جمع آوری آنها، میتواند نوعی تهدید به شمار آید. همانند مواد رادیواکتیو به کار رفته در حسگرهای هشدار دهنده رود.
آسیب های ناشی از بمب کثیف
9- جدای از این که بدانیم بمب کثیف چگونه تهیه میشود و خطر دست یابی سودجویان به آن چقدر زیاد است، پرسش مهم این است که اگر کسی چنین بمبی را منفجر کند، چه اتفاقی روی میدهد؟ پاسخ دقیقی برای این پرسش موجود نیست. شما میتوانید از ده متخصص در این زمینه بپرسید و ده پاسخ متفاوت دریافت کنید. تعیین دقیق اثرات یک بمب کثیف کار پیچیده ای است، چرا که عوامل بسیاری در این راه دخالت دارند؛ حتی وزش باد هم در تأثیرات چنین بمبی دخالت دارد!
یک بمب کثیف معمولی را در نظر میگیریم که بین 5/4 تا 23 کیلوگرم ماده منفجره در بر دارد و مقدار بسیار کمی از ماده رادیواکتیو رده پایین همانند کبالت 60 یا سزیوم 137 که در آزمایشگاههای یک دانشگاه میتوان آنها را پیدا کرد. چنین بمبی قدرت تخریب وحشتناکی ندارد. هر گونه مرگ آنی یا تخریب اولیه فقط به خود ماده منفجره برمی گردد. البته ماده منفجره مواد رادیواکتیو را در فضا پخش میکند و احتمالاً سطحی به مساحت چند کیلومتر مربع را آلوده خواهد کرد. البته بمب هایی که از ضایعات رادیواکتیو نیروگاههای هسته ای یا ژنراتورهای هسته ای قابل حمل استفاده میکنند، آسیب های بیشتری وارد خواهند کرد، ولی کارکردن با این مواد به مراتب دشوارتر است؛ چرا که تابش این مواد به قدری شدید است که در طول زمان ساختن و حمل و نقل بمب، سازندگان را از پای در میآورد.
در شرایط انفجار یک بمب معمولی، اگر در طول یک روز از شر لباس های آلوده خلاص شویم، حمام بگیریم و منطقه را پاکسازی کنیم، احتمالاً هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد. انفجار بمب میزان تابش رادیواکتیو را از حد مجاز بالاتر میبرد، ولی مقدار آن خیلی نیست. بدن انسان میتواند در کوتاه مدت، به خوبی از عهده مقابله با این اثرات برآید. البته مردمی که خیلی به انفجار نزدیک بوده اند، احتمالاً به بیماری تشعشع مبتلا میشوند و نیاز به مراقبت های بیمارستانی دارند.
نگرانی اصلی در مورد تابش های بلند مدت است. بسیاری از ایزوتوپ های رادیواکتیو، با مواد دیگر بسیار خوب واکنش میدهند ( از جمله با بتن و فلزات ) و از این رو نمی توان بدون نابود کردن قطعات ساختمانی، تمامی مواد رادیواکتیو را پاکسازی کرد. حتی پس از آنکه گروههای پاکسازی بخش اعظم مواد مضر را جابجا کردند، باز هم بخش اندکی از این مواد باقی میمانند که میتوانند تا سالها و بلکه دهها سال به تشعشع دهند. هر کس در چنین منطقه ای زندگی کند، به طور منظم و در دوره ای طولانی تحت اثر تابش های مضر قرار میگیرد و احتمالاً به سرطان مبتلا خواهد شد.
پرسشی که اکنون مطرح میشود، این است که آیا این مقدار اندک، میتواند خطر بسیار اندکی را متوجه مردم بکند، خطری به مراتب فراتر از عوامل فعلی ایجاد کننده سرطان؟ دانشمندان برای پاسخ به این پرسش، دو دسته میشوند: گروه نخست معتقد است که اگر دولت، چند هفته تا چند ماه را به پاکسازی منطقه بگذراند، آنگاه خطرات احتمالی قابل صرفنظر خواهد بود. اما گروه دوم، میگویند ممکن است شدت حمله بمب کثیف به قدری زیاد باشد که یک شهر را برای سالها و حتی دهها سال غیر قابل سکونت نماید.
این که کدامیک از این دو نظر درست است، چیزی است که نمی توان با قطعیت گفت. برای هر دو پاسخ نمونه هایی وجود دارد. هیروشیما و ناکازاکی که به دلیل انفجار بمب هسته ای در معرض تابش های شدید رادیواکتیو قرار گرفتند، ولی امروزه کاملاً ایمن هستند. از سوی دیگر، مناطقی در اطراف نیروگاه هسته ای چرنوبیل وجود دارند که به دلیل تابش شدید رادیواکتیو هنوز ناامن محسوب میشوند.
http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=1254
آرسینک ماده خطرناک جنگی
آرسنیک شبه فلزی، خاکستری- نقره ای یا زرد، بدون بو و مزه می باشد. ماده ای طبیعی است که به دو صورت معدنی و آلی وجود دارد. آرسنیک معدنی در آب، خاک و بستر سنگ یافت می شود و برای بدن سمی است.آرسنیک و ترکیبات آن در صنعت کاربرد زیادی دارد و در ساخت شیشه، چوب، حشره کش، علف کش، اجزاء الکترونیکی و آلیاژها استفاده می کنند. آرسنیک از راه تنفس، غذا، آب، خاک و پوست منتقل می شود.
سوزاندن مواد حاوی آرسنیک از قبیل چوب آرسنیک را در هوا منتشر می کند و هم چنین تنباکو و سیگار نیز حاوی مقدار ناچیز آرسنیک هستند.ماهی ها و غذاهای دریایی و مکمل های کلسیم که از صدف های دریایی ساخته می شود نیز حاوی مقدار زیادی آرسنیک می باشند، اما برای بدن سمی نیستند.
در نقاط مختلف دنیا جمعیتی که آب غنی از آرسنیک را می نوشند مخاطرات بهداشتی شدیدی مشاهده شده است. آب آشامیدنی از نظر آرسنیک تهدید جدی برای بهداشت عمومی است.
آرسنیک در آب آشامیدنی وجود دارد، استاندارد های آب آشامیدنی میزان آرسنیک را 50 قسمت در بیلیون مجاز می دانند و بهتر است آب آشامیدنی بیشتر از این میزان را مصرف نکنید.
منابع آرسنیک
· آرسنیک ممکن است در آبی که از میان صخره های غنی از آرسنیک جریان دارد یافت شود.
· آرسنیک به طور وسیع در قشر خاک وجود دارد.
· آرسنیک از طریق حل شدن مواد و سنگ های معدنی وارد آب می شود و به ویژه در مناطقی که فرسایش خاک از صخره ها زیاد است در آب های زیرزمینی متراکم می گردد.
· در برخی مناطق فاضلاب های صنعتی باعث توزیع آرسنیک در آب می شوند.
· آرسنیک به طور تجاری در ساختن آلیاژ و مواد نگهدارنده چوب به کار می رود.
· احتراق سوخت های فسیلی منبعی از آرسنیک است که آلودگی را در هوا منتشر می کند.
· آرسنیک معدنی می تواند از راه های مختلف وارد محیط شود اما آرسنیت سه ظرفیتی[1] و ارسنات پنج ظرفیتی[2] در آب های طبیعی و همچنین در آب های آشامیدنی بیشتر یافت می شود.
· آرسنیک آلی به وفور در غذاهای دریایی یافت می شوند که خطرات آن برای سلامتی بسیار کمتر است و به سهولت توسط بدن دفع می شوند.
عوارض ناشی از آرسنیک
مسمومیت مزمن آرسنیک بعد از یک دوره طولانی در معرض آرسنیک ( بین 5 تا 20 روز ) قرار گرفتن از طریق نوشیدن ایجاد می شود که با مسمومیت حاد متفاوت است.
در مسمومیت حاد علائم مسمومیت بلافاصله ظاهر می شود که شامل : استفراغ، ، درد دستگاه گوارش و اسهال می باشد.
در معرض آرسنیک قرارگرفتن به مدت طولانی حتی در مقادیر کم (05/0 میلی گرم در لیتر) باعث افزایش خطر ابتلاء به سرطان پوست، ریه، مجاری ادراری و مثانه و سرطان کلیه می شود. همچنین تغییرات پوستی از قبیل تغییر رنگ پوست ( پیدایش نقاط تیره و روشن در پوست ) و افزایش ضخامت یا برآمدگی زرد رنگ روی پوست ( شاخی شدن پوست ) نیز از عوارض دیگر آن است.آرسنیک دارای اثرات سوء روی سیستم عصبی است که علائم آن لرزش و سردرد است. تنفس آرسنیک خطر ابتلاء به سرطان ریه را افزایش می دهد.جذب آرسنیک از طریق پوست بسیار کم است. بنابراین شستشو با آب حاوی آرسنیک مخاطرات سلامتی برای انسان ندارد.
اولین تغییراتی که آرسنیک ایجاد می کند تغییر رنگ پوست و سپس شاخی شدن پوست و پس از آن سرطان است که پدیده ای کند است و بیش از ده سال طول می کشد تا آشکار شود.
علائم و نشانه های عوارض ناشی از آرسنیک در بین گروه های مختلف مردم و مناطق جغرافیایی متفاوت است. بنابراین نشانه های کلی از بیماریهایی که به وسیله آرسنیک ایجاد می شود، وجود ندارد و این پیچیدگی ها تشخیص را دشوار می کند. به هر حال آرسنیک اثرات سوء روی عروق محیطی دارد.
در سال 2000 بررسی های انجام شده نشان داده است که 200 تا 270 هزار مرگ و میر در بنگلادش به دلیل سرطان ناشی از مصرف آب چاه حاوی آرسنیک رخ داده است. همچنین شیوع قانقاریا در چین را به دلیل مصرف آرسنیک می دانستند ولی چون در نقاط دیگر جهان مشاهده نشد به این نتیجه رسیدند که ممکن است سوءتغذیه نیز در پیشرفت بیماری موثر بوده است.
پیشگیری و کنترل
مهمترین راه پیشگیری تهیه آب آشامیدنی سالم و تصفیه شده است و دیگری کاهش آرسنیک در آب است که دشوار و گران است و در بسیاری از مناطق شهری و در بیشتر مناطق روستایی جهان غیرقابل اجراست.
اولین استاندارد بین المللی آب آشامیدنی میزان قابل قبول آرسنیک را 2/0 میلی گرم در لیتر تعیین کرد. در سال 1963 استاندارد آب آشامیدنی مورد تجدید نظر قرار گرفت و میزان آرسنیک را به 05/0 میلی گرم در لیتر کاهش داد . در سال 1993 سازمان بهداشت جهانی WHO به دلیل اثبات سرطان زایی آرسنیک معدنی میزان قابل قبول آرسنیک در آب آشامیدنی را به کمتر از 01/0 میلی گرم در لیتر کاهش داد.
نویسنده : ساره داورزنی
http://www.articles.ir/article.aspx?ArticleCatId=14&ArticleId=243
http://www.rs272.parsiblog.com/
جنگ میکروبی جنگی کثیف
در طول جنگ جهانی دوم، یگان 731 ارتش امپراتوری ژاپن، کاربرد مستقیم این نوع سلاح را بر روی هزاران تن از اهالی کره و چین آزمایش کرد و در اردوگاههای نظامی، ارتش ژاپن سلاح های میکروبی را بر علیه سربازان و شهروندان غیرنظامی چینی به کار برد.
در آن زمان به نظر می رسید به علت انتقال نادرست و عدم رعایت احتیاط لازم، این تلاش چندان مثمر ثمر نبوده و افراد بسیاری را آلوده نکرده است. اما تحقیقات انجام شده در دهه اخیر حاکی از این حقیقت است که ژاپنی ها بیشتر از بقیه با این سلاح ها آلوده شده اند. به عنوان مثال آزمایشی که بر روی شهروندان ژاپنی انجام شده، نشان داد آلودگی از طریق مواد خوراکی نظیر میوه، سبزیجات و آب آلوده وارد بدن آنان شده است.
تعداد قربانیان این فاجعه حدود 580 هزار نفر تخمین زده شده که عمده آنان بر اثر شیوع وبا و طاعون تلف شده اند. به علاوه پس از پایان جنگ نیز، شیوع مجدد این بیماری ها رقم تلفات را بالا تر برده است.
در سال 1941 به منظور پی گیری فعالیت های کشورهای مظنونی چون ژاپن و آلمان در زمینه توسعه سلاح های میکروبی، کشورهای آمریکا، انگلیس و کانادا پروژه تحقیقاتی جدیدی را آغاز نمودند. نتایج حاصله نشان داد بیماری هایی چون سیاه زخم، تب مالت و مسمومیت های حاد غذایی همگی از طریق سلاح های میکروبی رواج یافته اند.
پس از آن نیز مطالعات گسترده تری بر روی سلاح های میکروبی و شیمیایی انجام شد که نشان داد جزیره گروینارد (Gruinard) واقع در اسکاتلند، به مدت 48 سال آینده آلوده به سیاه زخم خواهد بود. به مخالفین آمریکا در جنگ جهانی دوم نیز در عملیات Whitecoat میکروب تزریق شده بود.
ادامه تحقیقات میکروبی در دوران جنگ سرد
در دوران جنگ سرد، تحقیقات قابل توجهی توسط کشورهای آمریکا و روسیه در زمینه این سلاح ها انجام شد. هر چند ظاهرا به نظر می رسید این سلاح ها هیچگاه مورد استفاده قرار نمی گیرند، اما کشورهایی چون چین و کره شمالی که از قربانیان اصلی سلاح های میکروبی آمریکا طی جنگ کره در سالهای 1950 تا 1953 به شمار می رفتند، از این امر مستثنی بودند.
در سال 1972 آمریکا نیز قرارداد مجمع BW را به امضاء رساند و طی آن تولید، توسعه و نگهداری میکروب یا هر گونه ترکیبات سمی به جز در میزان بسیار محدود و برای انجام تحقیقات و استفاده صلح آمیز، ممنوع اعلام شد. در سال 1996، تعداد 137 کشور این معاهده را امضاء نمودند.
درسال 1986، دولت آمریکا مبلغ 42 میلیون دلار را به انجام تحقیقات گسترده بر روی بیماری های مسری و سموم، تخصیص داد. این بودجه به امید مطالعه و بررسی بیماری هایی چون سیاه زخم، تب مالاریا، ورم مغز ژاپنی، تب خرگوشی، مسمومیت های غذایی مهلک، و بیماری های مشترک بین انسان و حیوان، مابین 24 دانشگاه آمریکایی پخش شد. زمانی که دپارتمان بیولوژی دانشگاه MIT از پدیرفتن وجه تحقیقاتی ارسال شده از طرف پنتاگون سر بار زد، دولت ریگان با تهدید به تعطیلی دانشگاه آن ها را مجبور به تغییر رای و پذیرفتن وجه مورد نظر نمود.
در عین حال گزارش هایی از گوشه و کنار جهان دریافت شده مبنی بر اینکه ارتش آمریکا از سال 1992 تا کنون مشغول کار بر روی میکروب سیاه زخم است. طبق تعهدنامه BWC ملت ها تنها مجازند با اهداف صلح آمیز و در حجم بسیار اندک بر روی این نوع میکروب ها تحقیقات انجام دهند. لازم به ذکر است در نوامبر سال 1969 همزمان با ریاست جمهوری نیکسون در آمریکا، این کشور از حامیان سیاست بیت المللی جدیدی شد که طی آن استفاده از سلاح های میکروبی تحت هیچ شرایطی پذیرفت نیست.
ویژگی های سلاح های میکروبی
خصوصیات ایده آل برای یک سلاح میکروبی مسری بودن شدید، توانایی بالا، در دسترس بودن واکسن مربوطه و امکان پخش آن به صورت گاز یا گرد است. بیماری هایی که به منظور استفاده در سلاح های میکروبی در نظر گرفته می شوند، هم به شدت مهلک هستند و هم بسیار قوی.
ساخت و آماده سازی میکروب ها برای استفاده در این سلاح ها بسیار آسان و سریع صورت می گیرد و برای تولید این سلاح ها هیچ مشکل خاصی وجود ندارد، بلکه تنها انتقال و تحویل آنها در مقصد کار بسیار حساسی است.
سیاه زخم یک عامل مناسب
به عنوان مثال سیاه زخم به چند دلیل برای این منظور یک میکروب مناسب است؛ اولا میکروبی است بسیار قوی و به سهولت پراکنده می شود. ثانیا عفونت شش ها که در این بیماری رخ می دهد منجر به آلودگی افراد دیگر نخواهد شد. بنابراین فقط بر روی یک هدف تاثیر می گذارد. عفونت مربوط به این بیماری با یک سرما خوردگی بسیار ساده آغاز می شود و به سرعت فرد مبتلا را از پای در می آورد، خطر مرگ در آن بالاتر از 80 در صد است.
به منظور انتشار، این میکروب باید به ذراتی بسیار ریز در حدود 1.5 تا 5 میکرون تبدیل شود، زیرا ذرات بزرگتر توسط سیستم تنفسی فیلتر می شوند. در مقابل ذرات بسیار ریز طی عمل دم و بازدم به داخل ریه وارد می شوند. به علاوه ذرات معلق و نارسانایی که تا این اندازه کوچک هستند، به دلیل دارا بودن بار الکترواستاتیکی حالت چسبندگی پیدا می کنند و این حالت مانع از انتشار آنان می گردد. بنابراین این ذرات را با سیلیکا عایق می کنند تا بارشان را از دست بدهند و آزادانه حرکت نمایند. حمل ونقل این ذرات نیز باید به گونه ای باشد که نور خورشید و باد و باران آنها را فاسد نکند و قادر به آلوده کردن شش های انسان باشد .
از میان این بیماری ها می توان به سیاه زخم، تب مالاریا، ورم مغز ژاپنی، تب خرگوشی، تب مالت، تب زرد، اسهال خونی، وبا، تیفوس، آبله، مسمومیت های غذایی مهلک، و بیماری های مشترک بین انسان و حیوان اشاره نمود. از سموم طبیعی که می توانند در این سلاح ها مورد استفاده قرار بگیرند می توان به سم دانه روغنی کرچک و سموم قارچی اشاره کرد.
مورد حمله قرار دادن گیاهان و حیوانات
گیاهان نیز می توانند هدف سلاح های میکروبی باشند، این امر منجر به تخریب و توقف رشد گیاهان می گردد. در طول جنگ جهانی دوم کشورهای آمریکا و انگلیس موفق به کشف روش تنظیم رشد گیاهان شدند و با به کارگیری سلاح های از بین برنده گیاهان عملیاتی را آغاز نمودند.
در دوران جنگ سرد نیز آمریکا با هدف تخریب محصولات کشاورزی دشمن از بیماری های گیاهی بهره جست. میکروب بیماری هایی چون زنگ زدگی گندم و برنج توسط تانک ها در مناطق کشاورزی دشمن بر روی گیاهان اسپری می شدند. در برخی موارد جانوران نیز مورد تهاجم این قبیل سلاح ها قرار می گیرند و آلودگی آنها سبب شیوع بیماری های مختلف مشترک بین انسان و حیوان است.
راه های پیش گیری از آلودگی
در صورتیکه شما در معرض چنین عواملی قرار گرفیتد، اولین و موثرترین راه برای جلوگیری از انتشار این میکروب ها شستن دست هاست. به محض اینکه از مکانی به مکان دیگر می روید و یا با افراد جدیدی روبرو می شوید دست هایتان را بشویید. از تماس دست هایتان با دستگیره های درها، دیوارها و زمین تا حد امکان جلوگیری نمایید.
ضد عفونی کردن لوازم منزل، زمین و دستگیره های در، در آوردن یا تمییز کردن کفش ها هنگام ورود به منزل از راه های پیشنهادی برای عدم انتشار این میکروب هاست.
en.wikipedia.com
بررسی تروماتولوژی مجروحان جنگ در هشت سال دفاع مقدس
نویسندگان : دکتر سید مسعود خاتمی – دکتر مسعود ثقفی نیا – دکتر ناهید نفیسی – دکتر حسنعلی محبی - دکتر علی اصغر نویدی
نشانی: دانشگاه علوم پزشکی بقیه ا… (عج) - پژوهشکده طب رزمی
در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران آسیب و تلفات زیادی به رزمندگان اسلام بخاطر اصابت تیر و ترکش و یا موج انفجار و دلایل دیگر وارد شده است . انواع تروما شامل ترومای بلانت و ترومای نافذ می باشد. مکانیزم ایجاد ضایعات در تروماهای نافذ بر اساس نوع پرتابه، سرعت پرتابه، میزان انرژی آزاد شده، نحوه برخورد پرتابه (مستقیم و یا غیرمستقیم) عوامل همراه و ماهیت عضو هدف ( توپر یا تو خالی) متفاوت است. ترومای بلانت در مناطق عملیاتی بیشتر ناشی از موج انفجار و حوادث وسایل نقلیه است. شکم یکی از بخش های مهم است که محتویات متعدد و مهمی دارد که همگی در معرض ترومای نافذ و بلانت قرار دارند و تعدادی از آسیب های احشاء شکم می توانند در همان دقایق اولیه خطرناک و کشنده باشند، لذا تشخیص و درمان صحیح وسریع می تواند باعث نجات جان مصدوم شود.
اهداف و روش : این مطالعه به بررسی پرونده های اعمال جراحی انجام شده در آسیب های شکمی در طی جنگ تحمیلی می پردازد و جهت کسب اطلاعات از پرونده های موجود در 7 بیمارستان تهران، 3 کمیسیون پزشکی و پرونده های موجود در بنیاد جانبازان در 7 استان کشور بخصوص استان خوزستان و بررسی پرونده ها در بهداری جنوب و بیمارستانهای شهید بقایی و گلستان اهواز استفاده شده است. در نهایت 1176 پرونده با برنامه Fox pro مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
نتایج و بحث : در پرونده ها 23 ضایعه مختلف شکمی ذکر شده و در مجموع تعداد 3574 ضایعه در پرونده ها موجود بود که 8/28% در بیمارستانهای خط اول (بیمارستان صحرایی)، 5/44% در بیمارستانهای خط دوم (بیمارستان شهری مناطق جنگی) و 7/26% در بیمارستان خط سوم (بیمارستان ارجاعی در سطح کشور مانند تهران) به ثبت رسیده و تحت 1440 عمل جراحی قرار گرفته اند.
این ضایعات از نظر فراوانی به ترتیب شیوع عبارتند از :
روده باریک 412 ضایعه (5/11% کل) – کولون 260 ضایعه (2/7%) – طحال 139 مورد (8/3%) – دیافراگم 119 مورد (3/3%) – معده 118 ضایعه (3/3%) – کبد 110 مورد (3%). بقیه ضایعات با فراوانی کمتر در پرونده ها ذکر شده است.
از این تعداد 143 بیمار دچار عارضه بعد از عمل جراحی شده اند که 39% مربوط به بیمارستانهای خط اول 35% مربوط به بیمارستانهای خط دوم و 5% مربوط به بیمارستانهای خط سوم می باشد.
نسبت پیدایش عارضه به تعداد عملیات جراحی 8/16% در خط مقدم، 8/8% در خط دوم و 2/5% در خط سوم بوده است . تعداد شهدا در بیمارستان خط مقدم 6/2% و در خط دوم 98/0% بوده است.
بنابراین مشکلات عمده تروما در مناطق عملیاتی ناشی از ترومای نافذ بوده است و بخصوص آسیبهای مختلفی در احشاء شکم ایجاد می کند که لازم است اقدامات پیشگیری کننده و سپس امداد و انتقال صحیح و سریع در مراحل اولیه انجام پذیرد تا بیماران در یک مرکز مجهز تحت درمان اصلی و قطعی جراحی قرار بگیرند و اطلاعات دقیق نیز لازم است بخوبی ثبت و منتقل شود تا مراکز درمانی بعدی در جریان دقیق اقدامات انجام شده قرار بگیرند.
http://www.congress.basijmed.com/books/1st/abstract/index.html
درمان مصدومین شیمیایی در بحران
نویسندگان : دکتر مصطفی قانعی – دکتر امیرسادات افسری
هرگاه دشمن از عوامل شیمیایی استفاده کرد، فعالیت های از قبیل اطلاع رسانی، هشدار دادن، مراقبت های پزشکی و رفع آلودگی از مجروحان آلوده توسط یک ستاد خاص کنترل و رهبری می شود. هدف و منظور نهایی از این عمل تهیه و تدارک فوری ترین و موثرترین هشدار بدون ایجاد آلودگی توسط مجروحان آلوده در میان پرسنل هشدار دهنده و گروه پزشکی کنترل کننده می باشد.
اولین کمک و مساعدتی که لازم است در منطقه عملیاتی در طول مدت مراقبتهای پزشکی انجام بگیرد انتقال مجروحان به منطقه امن میباشد که این کار با توجه به سرعت دستگاههای حفاظتی جهت انتقال و نیز رعایت اصول حفاظتی در مناطقی که تجهیزات ایمنی از قبیل ماسک و لباس های محافظتی موجود نباشد انجام می گیرد. از طرف دیگر پرسنل مراقب بایستی از تجهیزات حفاظتی از قبیل ماسک و … استفاده کنند زیرا این کار باعث بالا رفتن کارآیی آنها می شود. حفظ جان افراد و رسیدن به نتیجه مطلوب مستلزم مراقبت های پزشکی و وجود سرعت کافی در بروز عکس العمل ها می باشد.
A. اقدامات پیشگیری کننده در طول زمانی که دشمن از یک یا چندین عامل استفاده می کنند شامل موارد ذیل می باشد :
1. شناسایی و گزارش پیوسته عوامل شیمیایی
2. رهبری و هدایت فرماندهان جهت بالا بردن میزان بازده کارایی
3. اقدامات نخستین جهت پیشگیری های مستقیم
4. اجرای هشدارهای ایمنی و مراقبت های پزشکی در مورد مجروحان
5. حفاظت انفرادی و جمعی که شامل پناهگاههای شیمیایی نیز می باشد.
B. اقدامات پیشگیرانه (قبل از اجرای حمله)
1. شناسایی و گزارش آلودگی ها و اثرات شیمیایی
2. کنترل آلودگی (جلوگیری، محدود کردن، کاهش سرعت انتشار)
3. تخمین و برآورد خطرات و کنترل آنها
4. شناسایی اثرات وارده بر گیاهان، کنترل و گزارش عناصر آن
5. تمهیدات پزشکی، مراقبت های پزشکی و تخلیه مجروحان شیمیایی
6. پوشش مناسب مجروحان
7. نظارت بر نحوه کار مراکز رفع آلوده کننده مجروحان
8. تجهیز شدن جهت انجام حمله هایی که در آینده باید انجام بگیرد
C. اهداف مراقبت های پزشکی در مورد مجروحان شیمیایی شامل :
1. حداقل کردن میزان تلفات ناشی از عوامل شیمیایی
2. کنترل و کاهش سرعت آلودگی های شیمیایی
برای اجرای این مقاصد و نیز عملیات رفع آلودگی به تعداد 20 تا 30 نفر جهت پشتیبانی از مناطق مربوطه نیازمندیم. مهمترین و حیاتی ترین مراقبتی که برای مجروحان شیمیایی می توان انجام داد مراقبت های است که باید در دقایق نخستین انجام گیرد. این اعمال از طرف پرسنل پزشکی انجام نمی گیرد بلکه توسط خود شخص باید انجام گیرد.
عامل زدایی یا به عبارت دیگر زدودن و پاک کردن عامل از روی مناطقی از بدن که با عامل در تماس بوده اند در کمترین زمان ممکنه می تواند بسیار مهم و حیاتی باشد.
منطقه دریافت کننده تلفات: هر منطقه ای که در آن تلفات و مجروحان دیده شوند منطقه دریافت کننده تلفات نامیده می شود. که در بر گیرنده مناطق پاک و آلوده می باشد که توسط یک خط جدا کننده نسبتاً کامل به نام هات لاین جدا می شود این خط جدا کننده نبایستی از بین تجهیزات، لباسها و مجروحان آلوده عبور کند.
نقطه ورودی : نقطه ورودی یکی از نقاط تقسیم بندی شده واقع در منطقه ای است که مجروحان به آن نقطه انتقال داده می شوند. آمبولانس مجروحان را در آن نقطه تخلیه نموده و مجروحان اورژانسی را به آن نقطه معرفی می کنند.
ایستگاه ارزیابی سیستم خدمات درمانی : ستاد ارزیابی سیستم خدمات درمانی هر یک از مجروحان را در 1 تا 4 گروه دسته بندی می کند :
1. فوری (اورژانسی)
2. سرپایی
3. درمان با تأخیر
4. بستری
ایستگاه درمان اضطراری: ایستگاه درمان اضطراری آن دسته از مراقبت های پزشکی است که برای انسان حیاتی می باشد. مدت متعارف این گروه خدمات درمانی 10 تا 20 دقیقه می باشد.
منطقه رفع آلودگی : در اولین رده از مراقبت های پزشکی تعداد کارکنان کم بوده و پرسنل متخصص جهت رفع آلودگی مجروحان در دسترس نمی باشند. کارکنان بخشهای حمایت کننده بایستی به این منظور و هدف اختصاصی داده شده و توانایی مراقبت از مجروحان را برای کلیه افراد مراقبت کننده فراهم آورند.
منطقه درمانی تمیز : ظرفیت و مقدار مراقبت مجروحان عمدتاً از رده های پایین تا بالا افزایش
می یابد. در ایستگاه کمک های اولیه گردان معمولاً یک پزشکیار یا پزشک و یا هر دو همراه چند انترن وجود دارد.
در رده های بالاتر منطقه درمانی در یک سرپناه حفاظتی قرار می گیرد که این منطقه باید حداقل در مسیر 100 متری جهت باد بالا قرار داشته باشد.
http://www.congress.basijmed.com/books/1st/abstract/index.html